تفاوت حق طلاق و وکالت در طلاق در چیست؟
در حقوق ایران حق طلاق مختص مرد است، در ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی در این خصوصی مقرر میدارد که:
«مرد میتواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق نماید»
بر اساس این ماده در حقوق ایران حق طلاق تنها به شوهر تعلق دارد، این یک قاعده امری است و مرد نمیتواند از این حق صرف نظر کند، یا آن را به شخص دیگری منتقل کند، بنابراین زن به هیچ وجه حق طلاق ندارد و آنچه که در عرف بین مردم به عنوان حق طلاق شناخته می شود، در حقیقت وکالت در طلاق است، البته همانطور که در ماده بیان شده است شوهر برای طلاق همسرش اختیار نامحدود ندارد و باید به دادگاه مراجعه کند و پس از این که دادگاه آنها را به مشاوره ارجاع داد و گواهی عدم امکان سازش صادر شد باید برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن به دفترخانه رسمی ازدواج و طلاق مراجعه کنند و پس از پرداخت مطالبات مالی زن از جمله مهریه نفقه و جهیزیه یا توافق در پرداخت، صیغه طلاق جاری و به ثبت میرسد.
بنابراین زن به هیچ وجه حق طلاق ندارد و آنچه که در عرف بین مردم به عنوان حق طلاق شناخته می شود در حقیقت وکالت در طلاق است، البته طبق قانون، زن نیز به استناد شروط دوازده گانه عقدنامه و در موارد زیر میتواند از دادگاه درخواست طلاق کند، از جمله این که:
۱- شوهر بیش از ۴ سال غایب باشد.
۲- در صورتی که شوهر نفقه زن را پرداخت نکند و الزام او به دادن نفقه ممکن نباشد.
۳- عسر و حرج زن در دادگاه ثابت شود (یعنی وضعیتی که تحمل ادامه زندگی برای زن مشکل باشد مثل اعتیاد مضر مرد یا محکومیت قطعی مرد به حبس ۵ سال یا بیشتر ) در صورتی که زن وکالت در طلاق داشته باشد.
زوجین میتوانند در ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگر ( عقدی که هیچ یک از طرفین نمی توانند آن را برهم بزنند) شرط کنند؛ هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا نفقه زن را پرداخت نکند یا علیه حیات زن سوء قصد یا سوء رفتار داشته باشد، زن وکالت داشته باشد که پس از اثبات تحقق شرط خود در دادگاه خود را مطلقه کند، علاوه بر موارد پیش گفته شوهر می تواند مطلقاً و بدون هیچ شرطی وکالت در طلاق را در اختیار زن قرار دهد، البته لازم به ذکر است که وکالت در طلاق به این معنی نیست که شوهر دیگر اختیار طلاق ندارد بلکه شوهر میتواند با وجود دادن حق وکالت در طلاق به زن، خود نیز طبق شرایط قانونی زن را طلاق دهد.
زمانی که زن وکالت در طلاق دارد تعلق یا عدم تعلق مهریه و نفقه در گرو اختیاراتی است که مرد در ضمن وکالت در طلاق به زن داده است. با این توضیح که اگر در وکالتنامه شرط شده باشد که در مقابل وکالت در طلاق زن مهریه و نفقه را بذل کند و حق رجوع را از خود را سلب کرده باشد، مهریه و نفقه ای به زن تعلق نمیگیرد ولی در غیر این صورت زن میتواند این حقوق را مطالبه کند.
در فرضی که زن وکالت در طلاق ندارد چه درخواست طلاق از طرف زن باشد چه مرد، زن استحقاق دریافت نفقه در صورت تمکین را دارد، همچنین می تواند مهریه را مطالبه کند مگر اینکه خود اقدام به بذل مهریه کند.
لازم به ذکر است که وکالت در طلاق با سند عادی در دادگاه ها اعتباری ندارد و وکالت در طلاق، الزاماً باید در عقدنامه در دفتر رسمی ازدواج و طلاق یا بعد از عقد نکاح در دفتر اسناد رسمی با سند رسمی به زن داده شود، تا اعتبار داشته باشد.
مراحل قانونی درخواست طلاق
در فرضی که زن وکالت در طلاق دارد میتواند با ارائه مدارک مورد نیاز شامل:
وکالتنامه طلاق
سند نکاحیه یا کپی برابر اصل شده آن
اصل شناسنامه
کپی کارت ملی
در صورت امکان کپی شناسنامه
کارت ملی شوهر
با این مدارک میتوان برای ثبت درخواست طلاق از طریق دفتر خدمات قضایی اقدام کند. برای ثبت دادخواست در دفتر خدمات قضایی نیاز به امضای الکترونیکی زن و شوهر یا وکلای آنها وجود دارد.
دفتر خدمات قضایی دادخواست را به دادگاه صالح ارسال میکند. سپس دادگاه، شعبه را جهت رسیدگی به دادخواست طلاق تعیین میکند. به موجب قانون، زوجین باید در جلسات مشاوره شرکت کنند و بعد از پایان جلسه مشاوره و اخذ توافقنامه به شعبه مراجعه کنند.
و در نهایت گواهی عدم امکان سازش صادر می شود. مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای ارائه به دفتر رسمی ازدواج و طلاق ۳ ماه می باشد. در صورتی که زن، وکالت در طلاق نداشته باشد باید دلایل موجهی برای درخواست طلاق خود به دادگاه ارائه نماید و در صورتی که دلایل مورد قبول دادگاه قرار گیرد، مراحل قانونی پیش گفته را بپیماید.
در مقابل در طلاق به درخواست مرد بدون نیاز به ارائه دلیل و پس از ثبت دادخواست به شرح فوق و انجام جلسات مشاوره و صدور گواهی عدم امکان سازش و پرداخت یا توافق بر سر حقوق مالی زن، می تواند همسر خود را طلاق دهد.